بعضی وقت ها
یه دفتر سفید میخری
با کلی ذوق و شوق
میاری خونه
یه مداد بر میداری یه چیزایی میخوای توش بنویسی
ورق که میزنی
میبینی یکی از ورق ها یا تا خوردست
یا مشکیه
خلاصه ایراد داره
کل زیبایی و سفیدی اون دفتر یادت میره
انگاری همش سیاهه
حتی یادت میره واسه چی بازش کرده بودی
من جز اون دفتر