خب امروز هم به خوبی روزهای دیگه سپری شد.
امروز هم یک روز پر مشغله ای بود اما پر از عشق و انرژی . انرژی دوستانی که توی مدرسه نمونه دولتی کمال تبریز حضور داشتن.
دوستانی که آینده ساز های این کشور تلقی میشن.
امروز کلاس های رباتیک و برنامه نویسی توی
خب امروز هم به خوبی روزهای دیگه سپری شد.
امروز هم یک روز پر مشغله ای بود اما پر از عشق و انرژی . انرژی دوستانی که توی مدرسه نمونه دولتی کمال تبریز حضور داشتن.
دوستانی که آینده ساز های این کشور تلقی میشن.
امروز کلاس های رباتیک و برنامه نویسی توی
جشنواره طراحی وب امسال هم باز غافلگیر شدیم.
انقدری درگیر کارهای مشتریان شده بودیم که یادمون رفته بود باز برای جشنواره یه خوراک خوب آماده کنیم. اما با این حال تصمیم گرفتیم امسال هم شرکت کنیم. با همون سایت های مشتریانی که طراحی کرده بودیم.
زندگی ما پر از این چراغ قرمزهایی است که ساعت ها پشت آنها منتظر میمانیم تا شاید سبز شود
اما سبز نمیشوند… و سال ها ما را از ادامه راه باز می دارند…
گاهی هم مجبورمان میکنند مسیرمان را تغییر دهیم!!
متنفرم از تمامی چراغ های قرمزی که تایمر ندارند …
چرا که امیدی
مایکروسافت طی هفته ی پیش ، بیلد 11082 ویندوز 10 را منتشر کرد. در این بیلد، شاهد ویژگی جدیدی نبودیم و ظاهرا مایکروسافت تنها بر روی رفع ایرادات باقی مانده سیستم عامل و همچنین افزایش سرعت آن و بهبود آن تمرکز کرده بود. اما قطعا در هر نسخه پیش نمایش، مشکلاتی نیز وجود
شب امّا برای من است
وقتی فکر میکنم اینوقتِ شب
مکر چندنفر بیدارند؟
و از میان آنان که بیدارند
مگر چندنفر به تو فکر میکنند؟
و از میان آنان که بیدارند و به تو فکر میکنند
مگر چندنفر میتوانند
صبح فردا شمارهات را
دودی از پنجره دوان دوان می گریزد
صدای صندلی مادر بزرگ ( صندلی راک ) به گوش میرسد
سایه ای روی پرده می رقصد
باد پرده را کنار می زند.
پاورچین پاورچین وارد خانه می شود.
شمع را به رقص در می آورد
صدای آهنگ، رقص سایه روی پرده، رقص نور شمع
خیلی وقت بود میخواستم بیام اینجا مطلب بنویسم وقت نمیشد …
نه اینکه بخوام بگم آره من سرم خیلی شلوغه و مشغله دارم و آدم مهمی هستم و …
نه جدا موندم چرا با اینکه همه تلاشم رو میکنم ولی باز وقت کم میارم. چند باری با دوستان گفتم خدا باید یه
باور کن له میشوم
زیر آوار حرفهای دیگران
در زلزله ای که دلم با لرزیدنش
دنیایم را بهم ریخت
امیدی به نجات ندارم
اما خوشحالم از اینکه دنیایم سو به تباهی نرفت
و آرام فرو ریخت
س.س
بالاخره وقت کردیم یه سری هم اینجا بزنیم. راستش قالب قبلی سایت برام یکم خسته کننده شده بود و حس و حال عوض کردنش رو نداشتم.
تا اینکه توی شرکت به مهندس ملاحسین ( شاهین جان خودمون ) گفتم قالبش رو بده تا منم نصب کنم. خلاصه ایشونم درخواست من رو
ﺗﻨﻬﺎﺋﯽ ﯾﻌﻨﯽ ﺁﻥﭼﻪ ﻧﯿﺴﺖ ﺍﺯ ﺗﻤﺎﻡ ﺁﻥﭼﻪ ﻫﺴﺖ ﻣﻠﻤﻮﺱﺗﺮ ﻣﯽﺷﻮﺩ